loading...
رمــانــدونــی
Amir.mkh بازدید : 347 دوشنبه 15 شهریور 1400 نظرات (1)

📘 نام رمان : دود صورتی
✍🏻 نویسنده : زینب 8288

📝 خلاصه : 

آنا دختری که خانواده‌اش رو جلوی چشمش می‌کشن چون پدرش از جای یه عتیقه‌ی پنج هزار ساله خبر داره. 
آنا به یتیم خونه منتقل میشه ولی با یه نقشه‌ی حساب شده فرار می‌کنه و به خونه‌ی سابقشون برمیگرده تا مدارکی که پدرش از عتیقه داشته رو برداره که با یکی از زیر دست‌های قاتل خانواده‌اش رو به رو میشه و تحت تاثیر مشکل روانی و مصرف قرص اکس زیر دست قاتل رو میکشه. 
دستگیر میشه و به تیمارستان منتقل میشه ولی موفق میشه دکترش رو عاشق خودش بکنه و با کمک دکتر از تیمارستان فرار کنه و در نهایت دکتر رو هم قال میذاره. 
وقتی میره تا از دوست صمیمی پدرش برای پیدا کردن عتیقه و انتقام گرفتن از قاتل کمک بخواد، دوست پدرش یعنی جیکوپ خودش رو قاتل معرفی میکنه و میگه که تمام این مدت گولشون زده. 
آنا هم که توی شرایط خوبی نبوده باور میکنه و برای پیدا کردن عتیقه مجبور به همکاری با یه پسر دزد به اسم آنتونی میشه.
این وسط آنتونی و آنا عاشق هم میشن و آنا میفهمه آنتونی فقط برای عتیقه به آنا نزدیک شده و میونه‌اش با آنتونی بهم میخوره. 
عتیقه رو پیدا میکنه و میفهمه جیکوپ فقط برای محافظت از آنا خودش رو قاتل جا زده تا آنا با قاتل اصلی درگیر نشه و بلایی سرش نیاد. 
ولی دیر اینو فهمیده بود، وقتی که جیکوپ توسط قاتل دزدیده شده و شرط آزاد کردنش هم تحویل گرفتن عتیقه‌اس! 
آنا محل قرار رو به پلیس خبر میده، عتیقه رو به پلیس تحویل میده و بعد از نجات دادن جیکوپ همراه با آنتونی و جیکوپ فرار می‌کنن.
آنا قرص اکس رو ترک می‌کنه و ...


#دود_صورتی

📽 ژانر : #عاشقانه😍 #جنایی😎

✅ تعداد دفعات دانلود شده : 180+

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط در تاریخ 1400/07/09 و 15:39 دقیقه ارسال شده است

👍🔥💖


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 26
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 499
  • بازدید سال : 2,387
  • بازدید کلی : 20,381
  • کدهای اختصاصی